444 0 1389/04/25
نقش امام سجاد(ع) در حیات مکتب تشیع
عنوان: نقش امام سجاد(ع) در حیات مکتب تشیع

نویسنده: عارف بصیر

نقش امام سجاد(ع) در حیات مکتب تشیع
(گذری بر زندگی چهارمین امام شیعیان)

ولادت
علی بن الحسین بن علی علیهم السلام، مشهور به زین العابدین و سجاد، چهارمین امام شیعه است که بنا به قول مشهور در سال 38 هجری متولد گردید و در سال 94هجری با سمی که از طرف ولید بن عبد الملک به او داده شد، به شهادت رسید.
پدرش امام حسین بن علی بن ابی طالب (ع) و مادرش بنا بر مشهور شهربانو دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه سلسله ساسانی است که بعد از شکست نهایی ساسانیان در جنگ نهاوند و فروپاشی مرکز سلطنت فارس با بازماندگان یزدگرد به شرق خراسان متواری شد و در زمان خلافت خلیفه دوم اسیر سپاه مسلمین گردید و سرانجام در مدینه به ازدواج امام حسین ع در آمد.
دوران کودکی آن حضرت مصادف با رخدادهای عظیمی بود که هر کدام در شکل گیری جریانات فکری و سیاسی مهم در تاریخ اسلامی نقش بزرگی داشت. قتل خلیفه سوم، و واقعات جمل، صفین و نهروان و بالاخره شهادت امیرالمؤمنین ع بدست خوارج را می توان از مهمترین حوادث دوران کودکی آن حضرت شمرد. و می توان گفت آن دوران سر آغاز عصری است که مرز بندی میان جریان های سیاسی و فکری در درون جامعه اسلامی مشخص تر و اختلافات و تفاوت ها آشکارتر می گردد و برخوردها تا مرز جنگ و خونریزی پیش رفت.

امامت و رهبری

حادثه کربلا در سال شصت و یکم هجری مهمترین حادثه و درعین حال دردناک ترین رویداد زندگی امام سجاد ع است. در جریان آن واقعه المناک تاریخ اسلام، حضرت در حالی که بیمار بود و 23 سال از عمر شریفش می گذشت، شهادت پدرش امام حسین علیه السلام و 17 تن از خاندان و مخلص ترین یاران و شیعیان پدرش و اسارت اهل بیت او رخ داد و در چنین شرایط دشواری مسئولیت الهی امامت آن حضرت آغاز می شود.
پس از واقعه کربلا، شیعیان در بدترین شرایط، از لحاظ کمی و کیفی و نیز موقعیت سیاسی و اعتقادی، قرار گرفتند. کوفه، که مرکز گرایشهای شیعی بود، تبدیل به مرکزی جهت سرکوبی شیعه گردید. شیعیان واقعی امام حسین(ع)، که در مدینه و مکه بوده و یا موفق شده بودند که از کوفه به او ملحق شوند، در کربلا به شهادت رسیدند. گرچه بسیاری هنوز در کوفه بودند، اما تحت شرایط سختی که ابن زیاد در کوفه به وجود آورده بود، جرات ابراز وجود نداشتند. کربلا از نظر روحی شکست بزرگی برای شیعه بود و بظاهر این گونه مطرح شد که دیگر شیعیان نمی توانند سر برآورند.
امام صادق علیه السلام درترسیم این وضعیت دشوار تلخ و اندوهبار می فرمود: «مردم پس از شهادت حسین بن علی علیه السلام از اطراف خاندان پیامبر پراکنده شدند، جز سه نفر؛ ابوخالد کابلی، یحیی بن ام الطویل و جبیر بن مَطعَم. سپس افرادی به آنان پیوستند و تعدادشان افزون گشت.»
در چنین شرایطی که تصور نابودی اساس تشیع وجود داشت، امام سجاد(ع)می بایست کار را از صفر شروع کند. و نخستین رسالت او به ثمر رساندن و تکمیل حماسه کربلا بود. و بی تردید اگر از همان روزهاى آغازین حماسه کربلا، سخنان اهل بیت علیهم السلام و در پیشاپیش آنها سخنان امام سجّاد و حضرت زینب کبرى در ویران کردن دیوار سکوت و تردید و ترس در کوفه و شام و سپس در مدینه منوره نبود، معلوم نبود دستگاه اموی چه بر سر نهضت عاشورا می آورد. اما نقش بزرگی که امام سجاد (ع) در رساندن پیام این نهضت و صیانت آن از تحریف دستگاه تبلیغاتی حکومت یزید ایفا کرد، عاشورا را جاودانه ساخت و بیدارگری های آن حضرت اذهان خفته و وجدان های سرد و راکد جامعه اسلامی آن روز را به حرکت در آورد و بعد از حادثه عاشورا به زودی قیامهای توابین و مختارین در کوفه به خونخواهی اباعبدالله ع به وقوع پیوست و در مدینه قیام و واقعه حره پیش آمد و شورش زبیریان در مکه رخ داد.
امام از پس از حادثه کربلا دریافته بود که امکان احیای این جامعه مرده با در دست گرفتن رهبری آن وجود ندارد. به علاوه درگیر شدن در یک حرکت سیاسی دیگر، با وجود قدرت دیگر احزاب، خطراتی را در پی داشت که به ریسک کردن آن نمی ارزید لذا آن حضرت در طول سی و چهار سال امامت خویش، متناسب با اوضاع و شرایط شیوه ای برای انجام مسئولیت الهی خویش برگزید که به سه نکته اشاره می کنیم.

پایه گذاری نهضت علمی:

محققان معتقدند که نهضت علمی شیعه که در عصر امام باقر و امام صادق ع به شکوفایی و ثمر نشست توسط امام سجادع پایه گذاری شد. آن حضرت در طول سی و چهار سال فعالیت خویش، شرایطی را که به قول امام صادق ع جز چهار نفر همه از اهل بیت رو گردانده بودند، به گونه ای تغییر داد که در اوخر حیاتش ده ها نفر از او روایت و نقل حدیث می کردند .
تربیّت نسلى از علماى ربّانى که آنان نیز به نوبه خود دانشمندان وانقلابیون و بندگان صالح را تربیت کردند. بدین سان تعالیم امام از طریق جانهاى پاک سلسله وار به دیگران انتقال مى یافت که این شاگردان و تربیت یافتگان گستره وسیعی از موالی و عرب را شامل می گردید و از ابوخالد کابلی؛ هزاره ای از نواحی کابل و از خطه شرق دنیای اسلام تا ابو شهاب زهری مفتی دربار اموی را در بر می گرفت.
فعالیت های آن حضرت در این زمینه، شخصیت علمی و فضلیت آن حضرت را بر مسلمین آشکار کرد و موقعیت اجتماعی و وجهه علمی اش در میان جامعه اسلامی بحدی ارتقا یافت که فقهای عصرش به فضل و دانشش اعتراف داشتند. خلاصه با تربیت افراد صالح و شاگردان دانشمند زمینه را برای فعالیتهای آینده امام باقر و صادق - علیهما السلام - فراهم نمود.

جذب موالی و بردگان

در عصر امام سجاد ع که همزمان با حکومت 5 تن از حاکمان اموی آل سفیان و مروان از یزید تا عبدالملک بود، در جامعه اسلامی تبعیض نژادی و تفاوت میان عرب و غیر عرب تعمیق یافته بود و اشرافیت و برتری جویی های جاهلی که توسط اسلام و اصل برابری انسانی این دین الهی تقریبا نابود شده بود، در عصر اموی کم کم دوباره نفس تازه کرده و نه تنها در برخورد حاکمیت با دیگرمسلمانان مخصوصا خراسانیان که حتی در تفکر و رفتار مسلمانان نیز نمود داشت.
در ان دوره عده زیادی مسلمانان غیر عرب در شهر های مرکزی اسلامی چون مکه و مدینه و و کوفه و بصره و دیگر بلاد اسلامی می زیستند. بسیاری از آنان در جنگها به اسارت و بردگی در امده بود و بردگان جمعیت قابل توجهی از ساکنان سرزمین حجاز و عراق و شامات را تشکیل می دادند. از تلاشهای امام، که هم جنبه دینی داشت و هم سیاسی، توجه به این قشر که بخصوص از زمان خلیفه دوم به بعد و مخصوصا در عصر امویان، مورد شدیدترین فشارهای اجتماعی بوده و از محرومترین طبقات جامعه اسلامی در قرون اولیه به شمار می رفتند. بردگان و کنیزکان متحمل سخت ترین کارها شده و از طرف اربابان مورد اهانتهای شدیدی قرار می گرفتند.
امام سجاد، همانند امیر المؤمنین - صلوات الله علیهما - که با برخورد اسلامی خویش بخشی از موالی عراق را به سمت خویش جذب کرد، کوشید تا حیثیت اجتماعی این قشر را بالا برد. یک بار که کنیزکی را آزاد کرد و بعقد خویش درآورد، عبد الملک بن مروان که قصد عیبجویی و استهزای امام را داشت، او را به خاطر این ازدواج مورد سرزنش قرار داد که چگونه تن به چنین کاری داده است. امام سجاد(ع)در پاسخ با ذکر آیه «قد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه »اشاره به سیره پیامبر(ص)در مورد صفیه کرد. همچنین یادآورد شد که پیامبر(ص)دختر عمه خویش را به زید بن حارثه داد. و بدین ترتیب سیره حسنه پیامبر(ص)را، که نزد امویان بدین روز افتاده بود مجددا احیا کرد.
امام بردگان را بدون آن که نیاز به آنها داشته باشد می خرید و بعد از مدتی که از تربیت اخلاقی و دینی آن حضرت بهره مند می شد آزاد می کرد. گفته اند امام قریب به صد هزار نفر را آزاد ساخت. بردگان که چنین نیتی از امام می دیدند، خود را در معرض او می نهادند تا امام آنها را بخرد و از این طریق آزاد شود. امام سجاد(ع)در هر ماه و روز و سالی به آزادی آنها می پرداخت، به طوری که در شهر مدینه عده زیادی، همچون یک لشکر از موالی آزاد شده، از زن و مرد، به چشم می خورد که همگی از موالی امام بودند.

نیایش و دعا

هنگامی که جامعه دچار انحراف شده، روحیه رفاه طلبی و دنیا زدگی بر آن غلبه و فساد سیاسی و اخلاقی و اجتماعی آن را در محاصره قرار داده و از نظر سیاسی هیچ روزنه ای برای تنفس وجود نداشت، امام سجاد(ع)توانست از دعا برای بیان بخشی از عقاید خود استفاده کند و بار دیگر تحرکی در جامعه برای توجه به معرفت و عبادت و بندگی خداوند ایجاد کند. گرچه ظاهرا مقصود اصلی در این دعاها، همان معرفت و عبادت بوده، اما با توجه به تعابیری که وجود دارد، می توان گفت که مردم می توانستند از لابلای این تعبیرات با مفاهیم سیاسی مورد نظر امام سجاد(ع) آشنا شوند.
صحیفه سجادیه که به "زبور آل محمد" و "انجیل اهل بیت" شهرت دارد، از سرمایه های معنوی جهان اسلام است. مناجات های15 گانه (مناجات خمسه عشر) از سرمایه های معنوی جهان اسلام و حاوی عالی ترین مضامین نیایش و بندگی برای صفای روح و پیوند با خداوند است.
انتشار جملات زیبای امام سجاد(ع)در قالب دعا بود که همه را به خود جذب می کرد از عوامل مهم شهرت و محبت امام سجاد ع بود. دعاهای امام سجاد نه تنها میان شعیان که در نزد اهل سنت نیز موجود بود.
بدینسان امام سجاد ع تشیع را از یک مقطع حساس تاریخی عبور داد و در شرایط دشواری که پیش آمده بود به این مکتب حیات دوباره بخشید.

منابع مورد استفاده:

مروج الذهب، مسعودی

طبقات الکبری ابن سعد

تاریخ یعقوبی، یعقوبی

فارسنامه ابن البلخی

تاریخ سیاسی اسلام، تاریخ خلفا، رسول جعفریان

سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی

رجال کشی، محمد بن عمر کشی

پژوهشی در تاریخ هزاره ها، یزدانی

الارشاد، شیخ مفید

شذرات الذهب، ابن عماد

 

- در تولد و نیز وفات آن حضرت اختلافاتی در روایات تاریخی وجود دارد. برخی مورخان ولادت اورا ... و برخی و فات اورا در سال 95 هجری نوشته اند ر. ک: مروج الذهب، ج 3، ص 160
و توفی علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب فی سنة 99، و قال قوم سنة 100، و له ثمان و خمسون سنة
یعقوبى؛ حسن؛ تاریخ یعقوبى؛ ج 2 ص 304.

 

- برخی مادر آن حضرت را ام ولد و از کسی به نام غزاله یا سلامه از اسیران ناحیه سند دانسته اند. ر. ک. به: مروج الذهب مسعودی. مورخان خراسانی و پارسی و ایرانی بر این نکته تاکید کرده اند که مادر آن حضرت شهربانو یا شهربانویه شاهدخت ساسانی بوده است. ابن البلخی در فارسنامه می نویسد: علی بن الحسین را کرم الله و جهه کی معروف است به زین العابدین ابن الخیرتین گویند یعنی پسر دو برگزیده بحکم آن که پدرش حسین بن علی رضوان الله علیهما بود و مادرش شهربانویه بنت یزدجرد الفارسی. ر.ک: ابن البلخی، فارسنامه، تصحیح گای لیسترانج و رینولد آلن نیکلسون، تهران، نشر اساطیر 1384، ص 4.

 

- ارتد الناس بعد قتل الحسین علیه السلام الا ثلاثه: ابوخالد الکابلی ، و یحیی بن ام طویل و جبیر بن مطعم ، ثم ان الناس لحقوا و کثروا.
رجال کشی ، محمد بن عمر کشی، مشهد: موسسه النشر فی جامعة مشهد ، 1348ش. ص 123.

 

- ابوخالد کابلی از روات معروف و صحابی سه امام معصوم امام سجاد،امام باقر و امام صادق علیهم السلام بود. نام اصلی او کنگر بود. حاج کاظم یزدانی محقق و مورخ معاصر گفته است ابوخالد کابلی از هزاره های دایمیرداد بوده است. نک: پژوهشی در تاریخ هزاره ها ج اول، حاج کاظم یزدانی.

 

 

 

 


توجه

ارسال دیدگاه