452 0 1389/04/20
بعثت پیامبر اسلام(ص)
عنوان: بعثت پیامبر اسلام(ص)

تهیه کننده: عارف رضایی

بزرگان شیعه معتقدند حضرت ختمی مرتبت رسول گرامی اسلام(ص) در 27 ماه رجب چهل سال پس از واقعه عام الفیل که چهل سال از بهار عمر پیامبر(ص) گذشته بود به پیامبری مبعوث شد. هرجند علمای اهل سنت بر این نظرند که این رویداد فرخنده، در ماه مبارک رمضان رخ داده است در هر صورت مهم اصل بعثت و نبوت است که مسلم و قطعی است.
غار حراء، میعادگاه پیامبر(ص)
در فاصله شش کیلومتری مسجد الحرام در راه مِنی، کوهی جدا از کوه های دیگر با قامت بلند، سربرافراشته است که (جبل النور) نام دارد. در دامنه این کوه یک راه باریک کوهستانی است که پس از یک ساعت راهپیمانی به غار (حراء) منتهی می شود.
این غار میعادگاه وحی، تجلی گاه بعثت و محل نزول اولین آیات قرآن است. غار، بسیار ساده و کوچک است به نحوی که داخل آن تنها یک متر و نیم فضا دارد.
قبل از پیامبر(ص)، اجداد او از جمله عبدالمطلب که همگی موحد و خداپرست بودند، هر سال مدّتی را در نقطه خلوتی می گذراندند. [الکامل، ابن اثیر، ج 2، ص 15] .
امین قریش، چهل سال از زندگی خود را با همه سختی ها و محرومیت هایی که همراه داشت، در نهایت صداقت، نجابت و درست کرداری و پاکدامنی گذراند. آن حضرت در این مدّت جز خدای یکتا را نپرستید و عبادت و انس با حق را بر همه چیز مقدم می داشت.
محمد(ص) در سال های نزدیک به نبوت از مردم کناره می گرفت و سالی یک ماه را در این غار گوشه عزلت می گزید و عبادت خدا می کرد. تنها کسی که در این تماشاگه راز با او بود، امیر مؤ منان علی (ع) است که می فرماید:
(رسول خدا هر سال مدّتی را در حراء اقامت می کرد. من او را می دیدم و جز من کسی او را نمی دید.) [نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، خطبه 234، ص 814.] .
محمّد(ص) در چشم انداز غار حرا، کوه ها، دره ها، دشت ها و بیابان ها را از نظر می گذرانید و با مشاهده آثار رحمت الهی با عشق و صفای دل به عبادت خالق مشغول می شد.
آغاز بعثت
محمّد(ص) با سپری شدن ماه عبادت به مکّه می آمد و پیش از آنکه به خانه برود، هفت بار کعبه را طواف می کرد. در یکی از همین سال های گوشه گیری وی در حرا بود که به پیغمبری مبعوث شد.
در آن روز جبرئیل امین بر پیامبر(ص) نازل شد و نخستین آیات الهی را بر او چنین خواند:
(بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. اِقْرَاءْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ، خَلَقَ الاِْنسانَ مِنْ عَلَقٍ، اِقْرَاءْ وَ رَبُّکَ الاَْکْرَمَ، الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الاِْنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ) [علق (96)، آیه 1 تا 5] .
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید، همان کس که انسان را از خون بسته ای خلق کرد، بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمی دانست یاد داد.
رسول اکرم (ص) پس از شنیدن این آیات کریمه و عهده داری منصب نبوّت درحالی که از مشاهده عظمت و شکوه مقام کبریایی و برخورداری از نعمت بزرگ رسالت شادمان بود از غار پایین آمد و رهسپار خانه خدیجه شد. [الصحیح من سیرة النبی (ص)، جعفر مرتضی عاملی، ج 1، ص 233] .
در مسیر راه، کوه ها و صخره ها به امر پروردگار به سخن درآمده، هر کدام در برابر پیامبر(ص) ادای احترام نموده، او را با عنوان (السلام علیک یا نبیّ اللّه) خطاب می کردند. [مناقب، ابن شهر آشوب، ج 1، ص 46؛ بحارالانوار، علاّمه مجلسی، ج 18، ص 196]
پیامبر(ص) پس از این ماجرا، با گام هایی استوار، قدرتی خارق العاده و چهره ای ملکوتی به خانه بازگشت. همین که وارد خانه شد پرتوی روشن و عطری دل انگیز فضای خانه را فراگرفت. خدیجه پرسید: این چه نوری است؟ پیغمبر(ص) فرمود: نور نبوت است. ای خدیجه! بگو لا اله الا اللّه، محمّد رسول اللّه.
سپس پیامبر ماجرای بعثت را برای خدیجه شرح داد و افزود جبرئیل به من گفت: (از این لحظه تو پیامبر خدایی). خدیجه که از سال ها پیش هاله ای از نور نبوت را در سیمای درخشان همسر محبوب خود دیده بود گفت: (دیر زمانی است که من در انتظار چنین روزی به سر می بردم)، آنگاه اسلام آورد. [مناقب، ج 1، ص 46] .
آغاز دعوت
رسول اکرم (ص) پس از ورود به خانه، فرمود: ای خدیجه در خود سرمایی احساس میکنم وخدیجه جامه ای روی حضرت انداخت محمد در بستر آرمید و در اندیشه آینده اسلام و چگونگی دعوت آن بود که این سوره نازل شد:

(یا اَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَاَنْذِرْ وَ رَبُّکَ فَکَبِّرْ) [مدّثر (74)، آیه 1 3]

ای جامه خواب به خود پیچیده! برخیز و انذار کن (و عالمیان را بیم ده) و پروردگارت را بزرگ بشمار! که
بدین ترتیب دعوت پیامبر آغاز شد. این دعوت شامل سه مرحله بود: دعوت سرّی ، دعوت خویشاوندان و دعوت عمومی.
اولین کسانی که ایمان آوردند
قرآن کریم به کسانی که در پذیرفتن و نشر اسلام از دیگران پیشگام تر بوده اند، کلمه (السابقون) را اطلاق کرده است. این سبقت در دوره آغاز اسلام ملاکِ برتری بود و پیشگام ترین افراد، برترین فضیلت ها را داشتند. هر چند اولین زنی که مسلمان شد خدیجه بود ولی در روایات زیادی، رسول خدا(ص) امیر مؤمنان (ع) را اولین گرونده به اسلام معرّفی می نماید. چنانچه می فرماید:
این (علی (ع) نخستین کسی است که به من ایمان آورده و تصدیقم کرد و با من نماز گزارد. [شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 13، ص 220] .
امیر مؤ منان نیز درباره اسلام آوردنش می فرماید:
در آن زمان، اسلام در خانه ای نیامده بود مگر خانه رسول خدا(ص) و خدیجه و من سوّم ایشان بودم. نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوّت را استشمام می کردم. [نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، خطبه 234، ص 814 -815] .
پس از علی (ع) و خدیجه اولین فردی که به اسلام گروید، (زید بن حارثه) خدمتکار پیامبر بود. از (عمرو بن عنبسه سلمی) روایت شده است که می گفت: در آغاز داستان بعثت، نزد پیامبر شرفیاب شدم و از حضرت خواستم تا امر خویش را برایم توصیف کند و در آخر پرسیدم که آیا کسی هم در این امر از تو پیروی کرده است؟ فرمود: آری، زنی و کودکی و غلامی و مقصودش خدیجه، علی (ع) و زید بن حارثه بود. [تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 23]
رسول گرامی اسلام (ص) به عنوان آخرین پیامبر الهی، آیین جامع و کامل اسلام را از طرف خدا به بشریت عرضه کرد و مأموریت یافت که در سایه تعلیمات نجات بخش خویش ‍انسان ها را از ظلم و فساد و عقاید باطل و خرافات رهانده و به هدایت برساند.
نخستین رسالت الهی پیامبر(ص) ابلاغ پیام وحی بود. رسول گرامی اسلام در اجرای این فرمان الهی تمام سعی و کوشش خود را به کار گرفت و به رغم مشکلات فراوان موفق شد طی 23 سال دوران رسالت، وظیفه مهم و الهی خویش را به انجام برساند.

 

 

 


توجه

ارسال دیدگاه