466 0 1395/10/18
شخصیت علمی وعملی شهید آیت الله واعظ بهسودی (قدس سره)
قالَ الحکیمُ فی کتابه العظیم :«یَرفَعِ اللهُ الذینَ آمنوا مِنکُم وَالذینَ أوتو العِلمَ دَرَجاتٍ »1

این هما یش بسیاربه جا ولازم بود،مابه نوبه خود ازکلیه علماء، فضلاوتمام کسانی که درشکل گیری این هما یش ازهیچ کوششی دریغ نکردند ،صمیما نه تقدیروتشکرمیکنم .

تجلیل ازفقیه وارسته واصولی نام دارشهیدآیت الله سید محمد سرورواعظ(قدس سره) تجلیل ازشخص نیست، بلکه تجلیل ازمقام شامخ علم،عالم،جهاد،مجاهد،شهادت وشهید است.

                                                بسمه تعالی

شخصیت علمی وعملی شهید آیت الله واعظ بهسودی (قدس سره)

مقدمه

قالَ الحکیمُ فی کتابه العظیم :«یَرفَعِ اللهُ الذینَ آمنوا مِنکُم وَالذینَ أوتو العِلمَ دَرَجاتٍ »1

این هما یش بسیاربه جا ولازم بود،مابه نوبه خود ازکلیه علماء، فضلاوتمام کسانی که درشکل گیری این هما یش ازهیچ کوششی دریغ نکردند ،صمیما نه تقدیروتشکرمیکنم .

تجلیل ازفقیه وارسته واصولی نام دارشهیدآیت الله سید محمد سرورواعظ(قدس سره) تجلیل ازشخص نیست، بلکه تجلیل ازمقام شامخ علم،عالم،جهاد،مجاهد،شهادت وشهید است.

ماباید قدردان چنین علماءوخدمت گذاران باشیم، اینان حق بزرگی برما دارند، چه زحمت ها کشیدند وچه رنج ها بردند تا ما اززحمات آنها استفا ده کنیم .

ازامام رضا(علیه السلام )نقل شده است:« اِن لم یَشکُرِالمُنعِمَ مِنَ المَخلوقِ لم یَشکُرِاللهَ»2؛هرکس مُنعمهای از مخلوق های خدای متعال را تشکرنکند،از خدا تشکرنکرده است .  

واقعاَ باید ازکسا نی که یک جامعه راعزّت وعظمت می بخشد تجلیل وسپا سگزاری شود.

این نوشتاراندک، به سرگذشت راد مردی می پردازد که درعرصه های گو ناگون حضورفعّال،مؤثّروکار سازداشت وبا بهره گیری از نیروی علم، قلم،زبان واستقا مت درارائه مبا نی ارزشی اسلام درهمه ی زمینه های اعتقادی،علمی،اجتماعی،تبلیغی،سیا سی و...از هیچ کوششی فروگذارنکرد .          

اسلام به همۀ علوم با دیدۀ تقدیرواحترام می نگرد وآنها را ابزاری کارآمد برای رسیدن انسان به اهداف انسانی وکمال مادی ومعنوی می داند وطلب علم را یک واجب مقدس می داند،البته علم مراتب ودرجاتی دارد وازنظر فضل وارزش دریک مرتبه نیستند،روایتی ازرسول اکرم (ص) نقل شده است که آن حضر    فرمودند: «انّما العِلمُ ثَلاثةٌ آیةٌ مُحکَمةٌ اوفَریضةٌ عادلةٌ اوسُنّةٌ قائمةٌ وماخلاهُنَ هُوَفَضلٌ»3؛ علومی که درساختا روجودی هرانسا نی مؤثروسا زنده است، سه گونه است :آیه ای محکم واستوار، فریضه ای عادل وسنت وروشی قا ئم وپا یدار،وسایرعلوم فضیلت محسوب می شوند.

مرحوم ملا محسن فیض کا شانی (ره) در کتاب وافی درشرح این حدیث شریف می نویسد:مراد از«آیة محکمة »علم الهیات واصول عقاید است ؛این که انسان بداند ازکجا آمده است وبه کجا می رود وفلسفه آمدن او چه بوده است ؟

مراد از«فریضة عادلة»علم اخلاق است ، یعنی انسان با ید صفات پسند یده را در خود پرورش دهد. منظوراز«سنة قائمة»احکام وحدود الهی است .4

برخی ازا ئمه(ع) به دونفرفرمودند «:شَرَّقا ،غَرَّبا لَن تَجِدا علماً صحیحاً الاَ یخرجَ من هذا البیت»5؛ اگر به این طرف و آن طرف بروید،به شرق وغرب بروید، علم صحیح پیدا نمی کنید مگرعلمی که ازخا نه ما اهلبیت (ع) به شما برسد. سرّش خیلی روشن است؛زیرا منابع دریافت علوم انسان عبارت ازتجربه، تاریخ،الهام ،فطریات ووحی است.

وحی ازهمه مطمئن ترومحکم تراست یعنی به جزوحی،درهمۀ منابع دریافت علم،اشتباه وخطا وجود دارد؛ درتحلیل اشتباه هست ،درتجربه اشتباه هست ،درالهام گهگاه پای شیطان درمیان است وانسان خیال می کند الهام است .درمورد فطریات نیزگفته اند: فطرت معصوم است اما دراثرتبلیغات سوء درمصاد یق آن اشتباه می شود ولی راهی که هیچ اشتباهی درآن راه ندارد، وحی است .

بنا براین علم انسان سازوعلمی که دردنیا وعقبی به کارمی آید سه گونه است:اصول عقاید،علم اخلاق وعلم فقه وهرمعلوماتی که خارج ازاین سه علم باشد، فضل وکمال است.

پرواضح است که علم فقه نیازبه مقد ماتی دارد که مهم ترین آنها علم اصول است. به قول بعضی از بزرگان، رسیدن به مقام فقاهت بدون تسلّط برعلم اصول امکان ندارد واین سخنی عامیا نه است که فلان آقا اصولش قوی است وفلان آقا درفقه قوی است.

ملاک احترام وتقدیر

حضرت علی(علیه السلام) می فرما ید: « ولا تَضَعوا مَن َرفَعته التقوی ولا تَرفَعوا مَن َرفَعَته الدنیا »6؛ آن کس که تقوا اورا بزرگ کرده ،کوچک مشمارید وآن کس را که دنیا بزرگش کرده ،تعظیم نکنید.

این جمله ازکتاب شریف نهج البلاغه برای اثبات این سخن کافی است، چرا که تمام سرما یه داران،پول پرستان واربا با ن زوروقدرت به وسیله دنیا به جایی رسیده اند ،«رفعته الدنیا» واگرروزی دنیا ازآنان روی برگردا ند، ارزش خود را ازدست می دهند؛ چرا که ارزش آنها وا بسته به وجود نعمتها ی دنیوی است واز نعمتها ی معنوی (علم وعمل) محروم اند پس چرا چنین افرادی درجا معه مورد احترام وتقدیر قرار بگیرند ولی یک عا لم ودانشمند تهید ستی که در مکتب امام صادق (ع)از علوم اهل البیت(علیهم السلام )بهره گرفته است، ازاحترام وستایش بدورباشد؟

امام علی(علیه السلام) می فرما ید: «مَن وقّرعا لمًا فقد وقّرربَه»7؛هرکه دانشمندی را احترام کند خدا را احترام کرده است.

اسلام مقام عالم را به قدری با لا برده است که پیا مبراسلا م(ص) نگاه کردن به چهره عالم راعبادت شمرده است.8 .البته علم بااین همه ارزشی که دارد به تنهایی کا فی نیست باید همراه با عمل باشد .

ارزش علم وعمل

بین علم وعمل تلا زم است؛علم بدون عمل وعمل بدون علم وبال وگمراهی است.

 رسول اکرم (ص)فرمود: «اذا تَعَلَّمَ الناسُ العِلمَ وتَرَکواالعمَلَ وتحابوا بالا لسُنِ وتَباغَضوا با لقُلوبِ وتقا طَعوا فی الارحامِ لَعَنَهمُ اللهُ عند ذالک فاصَمَّهُم واَعمی اَبصارَهُم » 9؛

 آن گاه که مردم علم ودانش را فرا می گیرند ولی آن را به کار نمی بندند و درزبان نسبت به هم اظهار دوستی می کنند ؛ امّا کینه یکد یگر را به دل دارند وقطع رحم می کنند ورشتۀ ارتباط باخو یشاو ندان ونزدیکا ن را ازهم می گسلند ،هما ن گاه خدا وند متعال آنان را از رحمت خو یش طرد نموده وآنها را کوروکرمی سازد.

پیامبراکرم(ص)فرمود:«اَشدُّ النّا سِ عَذ ا بًا یومَ القیا مَةِ عالِمٌ لم یَنفَعهُ عِلمُهُ»10؛  درروزقیا مت عذاب وشکنجه عا لم ودانشمندی که علم او به وی سود نرساند وعملا ازآن نتیجه نگیرد، ازعذاب تمام مردم دیگرسخت تر و طا قت فرسا ترخوا هد بود.

امام علی (ع) فر مود:« اَلعِلمُ بِلا عَمَلٍ وَبالٌ والعَمَلُ بِلا عِلمٍ ضَلالٌ»؛ علم بدون عمل وبال وعمل بدون علم گمراهی است.11

علم وعمل همانند دو با ل یک پرنده هستند  وبه همین دلیل پروازطالب علم به آسمان علوم ومعارف اهل بیت (علیهم السلام) باید با دو بال علم وعمل تحقق یا بد، اگرکسی به این دو بال مجهز با شد، وقتی چیزی می آموزد، برطبق آن عمل می کند. درروایت آمده است: «مَن عَمِلَ بِما عَلِمَ وَرِثَهُ عِلمُ ما لم یَعلم »12 ؛هر کس آنچه را که می داند به کاربند د،خدا وند دانش آنچه را که نمی داند، به اوارزا نی می دارد.  براساس این روایت خداوند متعال علومی را که انسان نمی دا ند نیز به اوافا ضه می کند.

بنا براین علم،عمل وتقوا،درکناریک دیگرند وبه همین دلیل است که تمام فقیهان بزرگ وعالمان جلیل القدرشیعه انسا ن های با تقوایی هستند.

جا یگاه عالمان

درروایت صحیحه ازامام صادق (علیه السلام ) نقل شده است :«َاَلعُلَماءُ وَرَثُةُ الا نبیاءِ»13؛عالمان، وارثان وجانشینان شایسته پیا مبران هستند. وهمان جایگاه،شأن ووظایف آنها را برعهد ه دارند ،مانند آنها زحمت ها واذیت ها را تحمّل می کنند وازدین وعقاید مردم پاسدا ری می کنند واین وظیفه خطیر وسنگین است،بنا براین باید درراه هدایت انسان،دربرا برسختیها ومشکلات صبرواراده ای پولا دین داشته باشند. امیرالمؤ منین(ع) دردعای کمیل چنین عرض می کند: (قَوِّ عَلی خِد متِکَ جَوا رِحی وَاُشدُد عَلی العَزیمَةِ جَوا نِحی» ؛ خدا وندا درخدمت کردن به مخلوقاتت،اعضاء وجوا رحم را مستحکم بدارواراده وعزم مرا دربرابرحوادث ونا ملایمات محکم فرما. 

رسول گرامی اسلا م (ص) درجواب پیام رسان قریش، به عموی بزرگوارش ابوطالب چنین فرمود: « وَاللهِ یا عمّا لَو وَضَعوا الَشَمسَ فی یمینی والقمرَفی شما لی علی اَن اَترَکَ هذا الامرَحتی یُظهرَهُ اللهُ او اُهلُکَ فیه ما تَرَکتُه »14؛عموجان! به خداوند سوگند!هرگاه آفتاب را دردست راست من، و ماه را در دست چب من قراردهند که ازتبلیغ آیین وتعقیب هدف خود دست بر دارم،هرگزحاضرنمی شوم ودست برنمی دارم وهدف خود را تعقیب می کنم، تا برمشکلات پیروزآیم ،و به مقصد نها یی برسم، ویا در طریق هدف جان دهم .

آن حضرت درجایی دیگرفرمود:« مااوذی نبیٌّ مثلَ ما اوذیتُ »15؛هیچ پیا مبری مانند من اذیت نشده است.

عالمان دین که وارثان انبیاء هستند،مانند آنها دربرابرحوادث ونقشه های دشمنان،صبوربوده ودلسوز مردم باشند و باعزم واخلاص به مسؤلیت شان عمل کنند،هما ن طورکه پیا مبراسلام (ص) دلسوزمردم بود ودربرابراذیت های آنان می فرمود : «اللهم اِهدِ قَومی فا نّهم لا یَعلَمونَ »؛:خدا یا آنها را هدایت فرما که واقعیت رادرک نمی کنند.16

اسباب موفقیت:

الف .اخلاص

اخلاص درعمل درتمام امورمادی ومعنوی،ازمهم ترین عوامل سبب موفقیت انسان به شمار می رود .در حدیث قدسی آمده است: «خَلِّصِ العملَ فانَ النا قدَ بَصیرٌ»؛عمل را باید با اخلاص انجام داد وکسی که عمل را ارز یا بی می کند، بصیراست وکلاه سرش نمی رود وبه ظاهرعمل نگاه نمی کند.

به تجربه ثا بت شده است که اگرعمل برای خدای متعال باشد، خدای متعال نیز زمینه رابه گونه ای فراهم می کند که بیشتر مردم به آن پی ببرند وآن عمل مؤثروماندگارشود.

از فاطمه زهرا(ع) نقل شده است که فرمود:«مَن اَصعَدَ الی اللهِ خا لِصَ عبا دَ تِه اهبطَ اللهُ الیه افضَلَ مَصلَحتِه»17؛هرکس که عبادت خا لص خودرا به سوی خدا بالا بفرستد، خدای عزوجل نیزبهترین مصلحت را برایش فرو می فرستد.

رسول خدا (ص) فرمود:«ما أخلصَ عبدٌ لِلهِ عَزَّوجلَ اربعینَ صباحاً اِلاّجَرَت یَنا بیعُ الحکمِةِ مِن قَلبِهِ علی لِسانِه»18؛ هیچ بنده ای چهل روزمتوالی قدم دروادی اخلاص ننهاد، جزآن که چشمه های حکمت ومعرفت از قلبش برزبان او جاری شد.

    امیرالمؤمنین (ع) فرمود:« اَخلِصوا اعما لَکم تَسعَد وا»19: ؛ اعمال خود را خالص کنید تا سعا دت مند  شوید.

ازاین روایات وامثا لش برمی آید که اسلام به کیفیت عمل بیشتراهمیت می دهد تا به کمیَت آن.

   اخلاص کیفیت عمل را با لا می برد،هرچندعمل کوچک باشد.داستان فا طمه زهرا(ع) در سو ره هل اتی آمده .20 حجم عمل چه قدر بوده؟ مگرچند قرص نان بیشتر بوده؟چطورخدای متعال این قدربرای آن عمل ارزش قا یل شده است که سوره هل اتی نازل شده است ،این برای اخلاص عمل است وهمینطوردرمورد ضربت حضرت علی(ع) در روز خندق :«ضربةُ علیٍ یومَ الخندقِ خیٌر مِن عبادةِ الثقلین» .21  مگر حجم عمل چقد ربوده است؟ درست است که یک ضربت کارسازوتعیین کننده بوده اماازعمل جن وانس برتراست.واین اخلاص است که ارزش عمل را با لا می برد.

ب. توکل

خداوند درقرآن کریم می فرماید:« عَلَی اللهِ فلیتوکَلِ المؤمنونَ»22؛افراد با ایمان باید تنها برخدا توکل کنند

اگر بنده ای به این مرتبه ازمعرفت برسد، که جز برای خدا کا ری انجام ندهد وجز او به کسی امید وار نباشد وازغیر خدا نهراسد وبه غیراز خدا چشم طمع به کسی نداشته باشد ،این همان توکل بر خداست.

اگر کسی برخداوند سبحان توکل داشته باشد،اراده اش قوی وعزمش راسخ می گردد وموا نع ومزا حمات   رو حی در برابرآن خنثی خواهد شد ، زیرا انسان در مقام تو کل، با مسبّب الا سباب پیوند می خورد و با چنین پیو ندی دیگر جایی برای نگرانی وتشو یش خاطر با قی نمی ماند وبا قا طعیت با موا نع دست وپنجه نرم می کند تا به مقصود برسد.

نکته ی قابل توجه

با این که جهانی که مادرآن زندگی می کنیم ،جهان اسباب ومسبّبات است وانسان برای ادامه زندگی خود چاره ای ندارد جزاین که، با تسبیب اسباب ودرارتباط با مردم کارهای خود را انجام دهد،امّا نکته اساسی ومهمی که وجود دارد این است که انسان همان گونه که باید درزندگی خود دنبال وسیله وسبب برود، مسبّب الاسباب راهم نباید فرا موش کند،بلکه باید وسایل واسباب را پرتوی ازذات احدیت واراده اوبداند .

خداوند متعال خلقت ونظام هستی رابراساس نظام عِلّی ومعلولی استوار کرده است واگراجرای امور را بخواهیم برخلاف مبنای علّت ومعلول برقرارکنیم، برخلاف مشیت حق تعا لی گام برداشته ایم. درروایتی ازامام صاد ق (ع) نقل شده :«ِأبَی اللهُ أن یُجرِیَ الأ شیا ءَ اِلاَّ بالأسباب»23 ؛خدا وند إبا دارد ازاین که اموررا جزبا اسباب وعلل طبیعی آن به جریان بیا ندازد.

مثلا گلی را که می چینید یا سیبی راکه ازدرخت می گیرید، درحقیقت یک وجود طبیعی است؛اماهزاران علل واسباب پشت سراین درقرون گذشته بوده تا این گل وسیب را به اینجا رسانده است، نه اینکه این سیب خود به خود روییده باشد یا مستقیماً به وسیله خدا وند متعال روییده ،بلکه بین این سیب وخدا،علل واسباب ونظا ماتی هست که همه آنها به امرالهی قرارداده شده است ودرنتیجه،گلی شده است که چید یم یا سیبی شده است که به دست آورده ایم. به قول معروف خداوند با آتش می سوزاند و باآب خا موش می کند.

    نظام اسباب ومسببا ت جهان را نمی شود منکر شد و نمی توا نیم برای آن استقلالی قایل بشویم که این اندیشه برداشتی ازمکتب ما تریالیسم است ،حتی درعالم معنا هم اسباب ومسبّبات وجود دارد.

    درقرآن کریم هدایت وقبض روح هم به خداوند نسبت داده شده وهم به پیا مبر(ص) با این تفاوت که هدایت وقبض روح با لا صاله برای خدا ست ونسبت به پیا مبرو... به امرخدا وبه «تسبیب» است .24

ج.استقامت

یکی ازاسباب موفقیت،استقامت درراه هدف است.هدف ازاستقامت مدا ومت وپایداری درکارها یی است که تکا مل انسان را درپی دارد وتنها بااستقا مت وتلاش مستمراست که می توان به موفقیت رسید .

خداوند به پیا مبراکرم (ص)و مؤمنین می فرماید: «فاستقم کما اُمِرتَ ومَن تابَ مَعَکَ »25؛ پس همان گونه که فرما ن یافته ای استقا مت کن و(همچنین) کسا نی که با تو (به سوی خدا) آمده اند (باید استقا مت کنند).

البته استقا مت کردن کار ساده ای نیست، به خصوص اگر انسان بخواهد جمعی را نیز با خود همراه سازد وآنها را به استقامت وادارد .حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند:« شیَبتنی هود »26؛سوره هود مرا پیرکرده است .زیرادراین آیه به پیام اکرم امرشده که هم خود استقا مت کند وهم دیگران را به استقامت وادارد .به همین دلیل حضرت نفرمود:«شیبتنی سورة الشوری»،زیرا درسوره شوری، تنها به خود پیامبردستورداده شده است که استقا مت کند«واستقم کما امرتَ» .

تلاش وکوشش واستقامت هم باید درامورمادی باشد وهم درامورمعنوی؛چرا که انسان ازبدن وروح ترکیب یافته است . بدن به تنهایی نمی تواندانسانیت انسان را بسازد ،روح وبدن یک حقیقت هستند ،به همین دلیل باید به هردو جنبه پرداخت، وپرداختن به یک جنبه نباید مانع پرداختن به جنبۀ دیگرشود ولی متاسفانه امروزه درجوامع غربی وغیرمسلمان دربخش بدن ومادّه افراط صورت گرفته است .

دراسلام استقامت درامور معنوی ودر راه خدا نتا یج بسیارمهم وارزشمند ی دارد،خداوند نتیجۀ استقامت درراه خداوند را درقرآن کریم چنین بیان فرموده است :«اِنّ الذینَ قالوا ربّنا اللهُ ثمّ استقاموا تتنزّلُ عَلَیهِمُ الملائکة...»27؛ به یقین کسانی که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است،سپس استقا مت کردند ،فرشتگان بر آنها نا زل می شود که نترسید وغمگین مباشید وبشارت باد برشما به آ ن بهشتی که به شما وعده داده شده است.     

د.نظم ،انظباط ووقت شنا سی

 ازشا خصه های افراد موفق، رعا یت نظم،انظباط ووقت شنا سی است.درجا معه ای که نظم حاکم است، ترقی ،تکامل ،صفا ،صمیمیت وامنیت برقراراست وهمه افراد بدون نگرانی ونارا حتی وبدون این که  مزا حمتی برای دیگران به وجود آورند ،کارهای خود را انجام می د هند،نظم درامورمادی ومعنوی، درموفقیت ورسید ن انسان به هدف بسیارمؤثّراست .

امیرالمؤ منین(ع) درآخرین لحظات عمرش به فرزندان وبه همه کسانی که پیا مش به آنها می رسد توصیه کرد تا تقوای الهی ونظم درکارها داشته باشند.

  از نکات مهم وبرجسته زندگی مردان بزرگ، نظم ،وقت شنا سی واستفا ده از فرصت هایی است که در دوران زندگی برای انسان پیش میاید . این فرصت ها وموقعیت ها زود گذرند و برای همیشه باقی نمی ماند .حضرت علی(ع) فرمود: « اِنّ الفُرَصَ تَمُرُّ مَرَالسَحابِ فانتهزوها اذا َأَمکَنت فی ابوابِ الخیِرِ »28 ؛بی گما ن فرصت ها همانند ابرهای زود گذر می گذرند،پس هرگاه فر صتی درانجام کارهای خیر به دست آوردید، آن را غنیمت شمرده وازآن به خوبی بهره برداری کنید .

    ازرسول خدا(ص)نقل شده است که فرمود : «اِنّ لِرَبِّکم فی ایاَمِ دَهرِکم نَفَحا تٌ اَلا فَتَعَرَّضوا لَها » 29؛در ایا م زندگیتان نسیمهای رحمتی می وزد،مرا قب با شید خود را درمعرض آن نسیم ها قراردهید.

   درباره امام خمینی (قدس سره)نوشته اند :امام درعین پرکاری وتلاش مداوم ،بسیارمنظم بودند،اطرا فیان امام زندگی ایشان را به صورت ساعت خود کار درک کرده بودند وازاین رو دستورکارخودرا ازروی کارامام منظم می کردند؛آنان به طوردقیق می دانستند که امام چه ساعتی می خوابد،چه ساعتی بیدارمی شود،کی باید چای بخورد وچه زما نی برای ملا قات بیرون می آید .30

    مرحوم آیت الله  بهجت (قدس سره) از استا دش مرحوم آیت الله محقق اصفهانی معروف به کمپا نی(قدس سره) نقل می کند که استا دش مدت سیزده سال در درس مرحوم آخوند هروی (قدس سره) شرکت کرده بود ودراین مدت تنها یک بارغیبت داشته است وعلّت آن این بوده ،می فرما ید : یک روز باران شدیدی آمده بود ومن یقین کردم که آن مر حوم برای درس نمی آید؛زیرا هنگام با ریدن با ران در جلوی خانه ا یشا ن آب فرا وان جمع می شد وبه همین دلیل عبورومرورازآن جا مشکل می شد.پس ازآن معلوم شد که یکی ازاهل علم پایش را با لا می زند ومر حوم آخوند را به پشت می گیرد وازآب عبور می دهد !

مرحوم آیت الله بهجت  (ره)می فر ماید :استاد ما یک وقت دیگرهم برای درک مجلس آخوند با قطار خصوصی ودربست خود را از بغداد به کر بلا واز کربلا به نجف می رساند وهمین که به مجلس درس می رسد،آخوند درس را شروع می کند. 31

   ازعالمانی که علم ،عمل،سیا دت،سیاست، فقاهت ،اجتهاد،جهاد وشهادت دراوجمع شد وازتمام اسباب موفقیت بهره گرفت،حضرت آیت الله شهید استاد سید محمد سرور واعظ بهسودی(قدس سره) است.

     حضرت آیت الله شهید محمد سرور واعظ بهسودی (قدس سره) : یکی از چهره های شاخص و ماند گارکشورافغانستان است که درعرصه های مختلف علمی، سیاسی،اجتماعی و نویسندگی سرآمد زمان خود درافغانستان بود. کتاب (مصباح الاصول ) اوبیانگر قدرت علمی ایشان است که از زمان زندگی مؤلِّف تا کنون یکی از کتب مرجع درسطح خارج اصول فقه درحوزه های علمیّه مورد استفاده فضلا و اساتید دروس خارج قرارمی گیرد.

 دراین کتاب مطالب استاد را خوب درک و تقریرکرد،وهمان طورکه استادش حضرت آیت الله العظمی خویی (قدس سره) فرمود:« فقد قرّرابحاثنا الاصولیّه واستوعبها عن فهم وتدقیق ».

دراین جالا زم است به برخی ازویژه گی های شخصیتی شهید آیت الله واعظ (ره) به طورخلا صه اشاره کنم.

1-دفاع ازحریم اهلبیت (ع)

    آیت الله واعظ(ره) از همۀ اسباب موفقیَت بهره جست تا به این مقام رسید ودرهرشرا یطی به خوبی به وظیفه خود عمل کرد،هم درکرسی درس وبحث ،هم درنشرآثار،هم درسنگرمنبروتبلیغ ؛هم درمیدان مبارزه با ظلم واستبداد و هم درسنگر دفاع از مذ هب تشیَع وحریم اهلبیت (ع)

   یکی ازمذاهبی که درطول تاریخ مورد هجمه ها،تهمت ها ،تحریف ها، کتمان واقعیت ها و نسبت ها ی ناروا،غیرمنصفا نه وظا لمانه قرارگرفته است، مذهب شیعه است.

  پیروان مذهب شیعه می توانستند مقابله به مثل کنند ولی هرگزازراه غیرصحیح داوری نکردند،بلکه ازراه تبیین دیدگاه های مذهب شیعه به پاسخ گویی پرداختند،گاه این پاسخ ها برگرفته ازمتون ومنابع کسانی است که شیعه را مورد هجوم قرارداده اند.شیعه ازهیچ گونه ایراد شبهات هراسی ندارند؛زیرا مبانی شیعه را سه چیز تشکیل میدهد؛ کتاب،سنت وعقل. کتاب وسنت برگرفته از وحی است وعقل حجت با طنی است.

   دشمن ازراههای مختلف تلاش کردند تا میان شیعه وسنی اختلاف بیندازند و پیروان مکتب اهلبیت (ع) را تضعیف کنند. درزمان حضرت آیت الله شهید سید محمد سرورواعظ بهسودی(قدس سرّه) کتابی به نام «سیف الا برار» به چاب رسید ،دراین کتاب اساس مذهب شیعه را نشانه گرفته وعقاید شیعه را زیر سؤال برده بودند تا افکارجامعه رامخدوش نما یند. وظیفه یک عالم دینی ایجاب می کند ازمرزهای اعتقادی،دینی ومذهبی دفاع کند، به همین دلیل با قلم رسا و بیان مستدل بدورازتعصب مذهبی آن کتاب رامورد نقد،بررسی وتحلیل قرارداد وبا استفاده ازمنا بع خود اهل سنت، کتابی به نام «سیف الاسلام» نوشت.

2-وظیفه شناسی

   آیت الله واعظ (ره) اگردرنجف می ماند آینده بسیاردرخشا نی داشت، شماری ازعلماء وبزرگا ن ما که ازحوزه علمیه نجف اشرف خارج شدند، ازموفقیت خوبی برخو رداربودند.به قول مرحوم آیت الله محقق خرا سانی (ره) تقریرات شا گردان از تقریرات استا د شان مرحوم آیت الله العظمی خویی(قدس سره)اگر با لا ترنیست،کمترنیست،اما بنا برآیۀ شریفه نَفربه وظیفه خود عمل کردند.

«فلو لانَفَرَ مِن کُلِ فِرقَةٍ منهم طائفةٌ لیتفَقّهوا فی الدّین ولینذروا قَو مَهم اذا رَجَعوا الیهم لَعلّهم یَحذرون » این عالمان برجسته برای انجام وظیفه حوزه علمیه نجف اشرف را ترک کردند وبه کشورشان بازگشتند تا افزون برگسترش فرهنگ ومعارف اهل بیت(ع) به مردم محروم خد مت کنند ،هرکدام درجایی مستقر شدند  وحو زه های علمیّه ومراکز دینی تأ سیس کردند.

آیت الله واعظ پس ازبازگشت ازنجف اشرف ومستقرشدن درکابل،مورد استقبال گرم مردم قرارگرفتند وباسخنرا نی های عالمانه ومحققا نه اش به آگاهی مردم پرداخت وروزبه روزبرشماراراد تمندان و اجتماعات مردم افزوده می شد.

دولت حاکم ازاین عالم مجاهداحساس خطرکردند؛زیرا به خاطرظلم وستم های که درطول تاریخ برملّت مظلوم هزاره وشیعه روا داشتند وبا روی کارآمدن«محمد داوود خان »به عنوان صدراعظم شیعیان به ویژه مردم هزاره ازآزادی کامل برخوردارنبودند وتبعیض های نژادی به اوج خود رسیده بود،به همین دلیل،هرکس کوچک ترین اعتراض می کرد، روانه زندان می شد ،مانند علامه سید اسماعیل بلخی(ره) و ...که مدت 15سال در زندان ماند (1329تا1343).شهید بلخی دریک سخنرانی که دربازگشت ازسفر عراق(1346) درحوزۀعلمیه قم ایراد کرد، چنین فرمود:15سال نفی بلد وتبعید و15سال دراتاق تاریک وسرد –زمستان خنک کابل بیشترازهمدان خنک است-به سررساند م ولی زندگی همین است تنها عشق وعلاقه به مردم داشتم وجزاین چیزدیگرنبود . به اشعارعلامه اقبال لا هوری استناد می کند ومی گوید               زندگی اندر خطرها زیستن        بی خطرها زیستن،نازیستن

           زند گی اندرخطرها زندگی است    بی خطرها زندگی شرمندگی است

           زندگی اندرخطرها زنده تر       زنده تر،رخشنده تر،تابنده تر.

   این شیوه بزرگان ماست ،پس نبا یدازخود وازمظلومی وبیچارگی ودست خالی خود مأیوس شد.فقط اتّخا ذ مرام صحیح وتعقیب مسلک ،خود راهِ کامیابی وعامل پیروزی است.32

   رژیم حاکم وجود« آیت الله واعظ» را هم درمیان مردم تحمّل نکردند وایشان را درسال (1340 شمسی ) به مدت سه سال در زندان « غزنی» وزندان «دهمزنگ »کا بل زندانی کردند.

3-استفاده ازفرصت ها

  آیت الله واعظ (ره) درزندان هم ساکت ننشست وبرای انجام رسا لت دینی، تبلیغی وارشادی خود تلاش کرد ودراین راه کوچک ترین ضعف وسستی دراراد ه قوی او پیش نیامد.او می دا نست یکی ازوظایف مهم پیا مبران الهی،اوصیاء و علما ء این است که مردم را تربیت کنند وآنان را با اخلاق انسانی (متخلّق شدن به اخلاق حسنه ودوری ازصفات رذیله )آشنا سازند.

  رسول گرامی اسلام (ص)فرمود: «ِاِنّما ُبعِثتُ لِاُ تَمِّمَ مَکارِمَ الاخلاقِ »33 ؛من ازطرف خداوند مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تتمیم وتکمیل نمایم .

   رسول خدا(ص) برای آن که پیروان خود را با مکارم اخلاق وبا صفات انسانی تربیت کند، درمنبر ومحضر،درسفروحضر،ازهرفرصتی استفا ده می کرد ووظایف مردم را به آنان گوشزد می کرد حضرت آیت الله واعظ بهسودی (قدس سره)نیز به تبعیت ازسیره ی جد ش ازهرفرصتی استفاده کرد و درزندان نیزبا وجود کاستی ها کتاب« خاطرات زندان ویاد اخلاق»را نوشت .

 با نبود منابع وامکانات «خاطرات زندان ویاد اخلاق» خودرا دراوراق وپاکت های باطله یاد داشت می کرد وپس ازآزادی اززندان به چاب رساند.کتاب خاطرات زندان ویاد اخلاق بیانگر فراست، حافظه قوی واشراف او برمنابع ومبانی اسلامی است.

یک خاطره

  مرحوم آیت الله شیخ محمد عیسی محقق (خراسانی) یکی ازچهره های علمی ومفا خرکشورما ،شخصیتی که درخطا به ومنبرکم نظیربود،فرد درد آشنا، دل سوزوآینده نگر،زند گی نامه 23 نفرازعلماء، فضلاء و مؤلفین افغانستا نی را که دارای آثاروتأ لیفا ت چاپی وغیرچاپی بوده به طور خلاصه گرد آوری کرده بود،که برخی ازاین مؤلفان ازمراجع عالیقدرهستند،آیت الله محقق خراسانی درمورد آیت الله واعظ بهسودی می نویسد:

«فأوَّلُ مَن سَبقَ الکلَ وفتح بابَ التأ لیف ونشرالآثارالعلمی هنا من الافغانیین،هوسماحة العلامة،الحجة السید محمد سرورالواعظ الحسینی البهسودی وهومن العلماءالذین نذروا انفسهم للعمل فی سبیل الدین وترویج شریعة خاتم النبیین(ص)»

درهمان سالی که این کتاب چاپ شد (1389ه-ق)، آیت الله واعظ ازکابل،برای زیارت عتبات عالیات وارد نجف اشرف گردید ودرمنزل شخصی شان در«کوه طور» جلسۀ بازدیدی برگزارشد و علماء، فضلا وطلاب ازملیت های مختلف به دیدن ایشان آمدند .  

بنده همراه حاج والد وجمعی ازعلماءوطلاب به استقبال ایشان به کربلا رفته بودیم .دراولین شب ورود شان به نجف اشرف مجلس بازدید (به قول نجفیها گعده)بر گزارشد. قبل ازهمه مرحوم آیت الله شیخ محمد عیسی محقق (ره) به دیدن ایشان آمد وکتاب « المؤلفون الافغانیون المعاصرون» رابه ایشان اهدا کرد .   آیت الله واعظ (قدس سره) ازراه زمینی ازکابل به نجف اشرف آمده بود وخستگی مسا فرت دراونمایان بود، به اندرون رفت وفوراً شروع به خواندن آن کتاب کرد. درآن زمان شاید بیش از13 سال ازعمرم  نمی گذ شت وازخدمت گزاران جلسه بود م. آن خاطره تا کنون به یاد د ارم، این کارآیت الله واعظ (ره) نشان می دهد که ایشان چه قدربه وقت واستفا ده ازفرصت ها اهمیت می داده است.

 مدت سه سال درمدرسه محمد یه ،ازنزدیک بانظم درسی ایشان آشنا بودم،استاد سعی می کرد، سروقت به درس برسد تا درس طلاب تعطیل نشود.

4-فعّالیت ها ی اجتماعی

آیت ا لله واعظ (ره) ،شهرکابل پایتخت افغانستان را به عنوان مناسب ترین شهربرای سکونت وخدمت به مردم انتخاب کرد.

 باحضورایشا ن درکا بل مرد م ازهزارجات وسا یرنقاط برای تحصیلات عالیّه ،تجارت ،کسب وکار ،حضوردرجامعه شهری و... به کابل می آمدند.

اولین چیزی که درآن شرایط ضرورت آن احساس می شد،تأسیس یک مرکزمهم برای اجتماع مردم در مناسبت های مختلف،برای تعلیم وتربیت،عبادت وتحقیقات بود.

  درآن زمان بیش ازیک مدرسه دینی درکابل وجود نداشت. به همین دلیل آیت الله واعظ(ره) مسجد ی بسیا ربزرگ وبا شکوه بنام مسجد محمدیّه( دردوطبقه) ساخت؛ زیرا مسجد بهترین ومناسب ترین جایگاه برای تعلیم وتربیت است.ازصدراسلام تا کنون نیزمسجد جایگای خاصی دارد وازقداست واحترام خاصی بر خورداراست، معراج پیامبراکرم (ص)از مسجد الحرام ومسجد الا قصی آغازشد.34  ونخستین کار پیامبراکرم (ص) پس ازهجرت ساخت مسجد قبا بود.استاد آیت الله واعظ(ره) درکنارمسجد مدرسه ی زیبا ومجلل ( دردو طبقه) وکتا بخا نه غنی درجمال مینه ( تپه سلام ) تأ سیس نمود که ازدورچشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند.صبح ها ی جمعه اقشارمختلف مردم ازمناطق  دوردست کا بل با عشق وعلا قه درمسجد محمدیه گردهم می آمدند وبه سخنان این عا لم وا رسته گوش فرا می دادند و با معا رف اسلام واهلبیت (علیهم السلام ) وبا مسا یل و وظا یف دینی شان آشنا می شدند.استاد افزون براقامه امربه معروف ونهی ازمنکر مردم را با وظا یف دینی ومذ هبی شان آشنا می ساخت.

یکی ازویژگی های آیت الله واعظ(ره) جذّابیت سخن بود . پس ازبا زگشت حجت الاسلام والمسلمین مرحوم سید جعفرواعظ زاده ازقم ،منبروسخنرانی به اوواکذارشده بود وخود استاد به دلیل تدریس ،تحقیقات،کهولت سن و...پس ازچند هفته سخنرانی می کرد.

اما مردم برای شنیدن سخنان آیت الله واعظ(ره) لحظه شماری می کردند وبادل وجان به بیانا ت شان گوش می دادند،هرچند مرحوم حجة الاسلام والمسلمین واعظ زاده ازسخنرانان وخطیبان بسیارخوب بود .

5-اهل تعامل با اهل سنت

آیت الله واعظ(ره)  یک عا لم زمان شناس بود و به خطوط قرمزتوجه داشت.اهل تعا مل با اهل سنت بود. به « تقریب مذاهب» به معنای احترا م گذاشتن به اعتقا دات دیگران معتقد بود. ومنظورازتقریب مذاهب این نیست که ازحقیقت،ارزشها وآموزه هایی که دلایل محکم نقلی وعقلی برای اثبات آنها وجود دارد، دست برداشت وهدف ازتقریب این نیست که اندیشه ها،افکارودید گاه های گونا گون ا زمیان بر داشته شود وهمگان یکسان بیند یشند و بفهمند واجتهاد کنند . به تعبیر مرحوم علامه محمد تقی جعفری (ره) وحدت مطلق مطلقا عملی نیست:

«وحدت مطلق عبارت است ازاتفاق نظردرهمه عقاید ومعارف واحکام اسلا می، باهمه اصول وفروع آنها. این گونه وحدت بانظر به آزادی اندیشه وتعقل درخصوصیات وکیفیات وانتخاب دلایل درعناصر واجزای اصلی عقاید واحکام دین اسلام ، به قدری بعید است که می توان گفت امکان نا پذیر است». 35.     منظورازتقریب مذاهب تفاهم دوجانبه وهمزیستی مسالمت آمیزاست که دریک  فضای سالم حقایق وواقعیات ،خوبیها ،درستیها وراستیهای یکد یگررا ببینند ودرک کنند واحترام بگذارند وازانحرافها وتعصبها دوری گزینند تا جامعۀ سالم وبا نشاط داشته باشند به همین دلیل علما ء اهل سنت احترام  خاصی به آیت الله واعظ(ره) قا یل بودند ، با این که« مسجد ومد رسه محمد یه»در نزدیکی محل سکونت برادران اهل سنت قرارداشت ؛اما کوچک ترین برخوردی پیش نمی آمد.

6- فعّالیتهای فرهنگی

پس ازمرحوم آیت الله سید میرعلی احمد حجت (ره) استوانه های اصلی حوزه علمیه کابل را چهارنفر تشکیل میدادند :

1-حضرت آیت الله واعظ (ره) 2- حضرت آیت الله العظمی محقق کا بلی (مدّظله العالی) 3- حضرت آیت الله شیخ محمدامین افشار(ره) 4- مرحوم آیت الله نوراحمد تقد سی (ره).

،یکی ازمهم ترین فعالیت های آیت الله واعظ (ره) فعاّلیت فرهنکی بود وبه همین منظورمساجد،حسینیه ها،مدارس وکتابخانه ها یی را درشهرکابل ودیگرمناطق تأسیس کرد. درکابل درکنارمسجد محمدیه، مدرسۀ علمیّه زیبا ومجلل دردو طبقه بنام مدرسۀ محمد یه و درکنارآن کتابخانه ا ی تأسیس کرد که پس از مدرسۀ شهید آیت الله افشاردرکابل،نخستین مرکزعلوم دینی درکابل بود که علماء و طلاب زیادی درآن مدرسه مشغول تحصیل وتدریس بودند.

   مدرسۀ محمدیّه ازمدارس فعّا ل کابل ودارای اسا تید برجسته وورزیده بود که طلاب فاضل ودرس خوان ازوِلا یا ت مختلف، با امتحان پذ یرش می شدند وسالانه امتحا ن عمومی برگزارمی شد ویکی از ممتحنین و ناظربرهمه، شخص ایشان بود ،سؤا لات امتحانی به وسیله ایشان طرح، تصحیح ودرجه بندی می گردید.

   سطوح عالی :مکاسب ،کفا یة الاصو ل وخارج اصول فقه راخود شان تدریس می کردند و کفایه وسا یر کتا بها را اساتید دیگروشاگردهای ایشان تدریس می کردند.

  آیة الله واعظ (ره) اوّلین شخصیت علمی بود،که تدریس خارج اصول را درحوزۀ علمیّۀ کابل آغاز نمود.حوزۀ علمیّۀ کابل در دوران ایشان بدون اغراق سومین حوزۀ علمّیه در جهان تشیّع به شمار می رفت.

استاد برجسته فقه واصول شیعه،حضرت آیت الله واعظ (ره)

شهید آیت الله واعظ(ره) فضلاء،اساتید،محققان،نویسند گان،مبلغین برجسته ووارسته ای را تربیت کرد که درمناطق مختلف افغا نستان وحوزه های علمیۀ داخل وخارج کشور، مصدرخدمات بزرگی دراموردینی وسیاسی هستند.

شخصیت برجستۀ علمی،سیاسی وفرهنگی،حضرت آیة الله شهید سید محمد سرورواعظ بهسودی(ره) ،مبارزات سیاسی وفرهنگی اوبا دشمنان اسلام ومکتب اهلبیت(ع) حاکمان وقت را برآن داشت تا برای جلوگیری ازفعالیت های سیاسی وفرهنگی آیت الله واعظ(ره) چاره ای بیند یشد،سرانجام به این نتیجه رسیدند تا بازندان کردن ودرنتیجه به شهادت رساندن این فقیه مجاهد،پایه های حکومت خودرا استحکام بخشند،اما غافل ازاین که نام حضرت آیت الله واعظ(ره) همچنان برتارک تاریخ مبارزه با ظلم واستبداد می درخشد وشاگردان اوهمچون انوارپراکنده حوزه های علمیه شیعه را روشن می کنند واندیشه های سیاسی،دینی وفرهنگی آیت الله واعظ(ره) راه گشای مظلومان ومبارزان خواهد بود.

اگرچه اواکنون درمیان ما نیست ولی تا آثارشان درحوزه های علمیّه مورد استفا دۀ طلاب وعلماء قرار دارد و شا گردان ایشان به تدریس و تبلیغ مشغول هستند شهید آیت الله واعظ (ره) زنده است و نام نیکش برسرزبانهاست .

                        عاش سعیداً ومات شهیداً

                          حوزه علمیه قم 

                    محد باقرفاضلی( بهسودی)

            1394 هجری شمسی.        

-------------------------------------------------------------------------------- پی نوشتها---------------------------------------------------------

 سوره مجادله/11.1

خصال صدوق/156.2

کافی، ج1 باب صفة العلم وفضله/132.3

وافی، ج1 باب3 /133.4

5.بحار،ج2/92

6.نهج البلاغه خطبه/191

  7.غررالحکم /8704    

 8.بحار، ج1/195

9. احیاءعلوم الدین ج 1/79

10.کنز العمال ج10/187

11.غررالحکم/1587/1588

12.بحارج65/363

13.کافی، ج1ح2/32

14.سیره ابن هشام ج1

15. بحار ج39/55

16/بحار، ج20/20

17.بحار،ج67/249

18.بحارج67/242

19.فهرست موضوعی غرر/93

20.سوره انسان/9

21.بحار،ج39

22.آل عمران/122

23.کافی، ج1 باب معرفةالامام والرد علیه ح7

24. شوری/52 ،زمر/42

25.هود/12

26 .وسایل الشیعه ،ج 6/ 172

27.فصلت / 30و31

28.شرح غررالحکم، ج2ح3598

29.محجّة البیضاء،ج 5/15

30.با معارف اسلا می آشنا شویم، شماره 51

31.درمحضرآیت الله بهجت (ره)ج، 1/82

32. یادواره علامه شهید سید اسماعیل بلخی

33.مستدرک، ج 2/282

34.اسراء/1

35.تکا پوی اندیشه ها.

 


توجه

ارسال دیدگاه