احکام تقلید

س : 1 - تقلید آبتدائى ازمجتهد میت اعلم جایز است یا نه؟

ج : چنین تقلیدى درغیر امور زعامتى مانعى ندارد.


س : 2- اگر چند نفر مجتهد از نظر علمى مساوى باشند واعلمیت برخى ازآنهااحراز نشود اما فتواى یکى از آنان به احتیاط نزدیک ترباشد، تقلید از جنین مجتهدى تعیّن پیدا مى کند؟

ج : احوط تقلید ازمجتهدى است که فتوایش مطابق با احتیاط است


س : 3- شخصى بدون اینکه اعلم بودن مجتهدى برایش احراز شود از او تقلید مى کند وچندین سال به فتواى اوعمل مى کند اما بعد از آن کشف مى شودکه آن مجتهد اعلم نبوده است؟ آیا اعمال کذشته اش قضاء دارد؟

ج : اگر احرازشود که اعمال گذشته اش مطابق با واقع یامطابق با فتواى مجتهدى که وظیفه او تقلید از آن بوده صحیح است.


س : 4 - آیا تقلید در بعض آبواب فقهى از مجتهد متجزّى که در آبواب فقهى مورد اجتهادش، اعلم از مجتهد مطلق باشد جایز است؟

ج : تقلید از چنین مجتهدى در آن آبواب لازم است.


س : 5 - اذادارالامربین من کان اجود استننباطا واکثره فایهما یقدم فى التقلید؟

ج : یجب التقلید ممن کان اجوداستنباطامع وجود سا ئرالشّرائط.(1)


س : 6 - اگرمجتهدى که مقلد از او تقلید داشته است از دنیا برود، رجوع به مجتهدى که ازنظر علمى مساوى با مجتهد میت است جایز است؟

ج : اگردربین مجتهدان زنده اعلم از این وجود نداشته باشد، رجوع به او واجب است.


س : 7- شخصى ازمجتهدى تقلید داشته است که چندین سال است از دنیا رفته است اما براى باقی ماندن به تقلیدش به مجتهد زنده رجوع نکرده است،اعمال گذشته او چه حکمى دارد؟

ج : اگراعمال گذشته او مطابق بافتواى مجتهد اعلم انجام گرفته باشد صحیح است اعاده و قضا لازم ندارد.


س : 8 - اگرمجتهدى در باب عبادات اعلم و مجتهد دیگرى در باب معاملات اعلم باشد تبعیض درتقلید واجب است یا نه؟

ج : در فرض مذکور تبعیض در تقلید لازم است، باید از مجتهد اعلم در ان باب تقلید شود.


س : 9 - کسى از مجتهدى تقلید نکرده است اما میداند که آن چه را انجام مى دهد مطابق با فتواى یکى از مجتهدین جامع الشرائط است، آیا اعمال او صحیح است یا نه؟

ج : اعمالى چنین کسى محکوم به صحت است.1 -


س : هرگاه امر دائر شود یین دو مجتهد که یکى استنباط خوب دارد و دیگرى استنباط زیاد دارد کدام یکى درتقلید کردن مقدم است؟

ج : تقلید کردن از مجتهدى که خوب استنباط مى کند واجب است به شرط که سائر شرائط را دارا باشد.


س : 10 - کسى براى انجام اعمال عبادى ویا غیر عبادى وکیل مى شود،اگر وکیل و موکل ازدو مجتهد تقلید داشته باشند وکیل اعمال یاد شده را مطابق فتواى مرجع تقلید موکل انجام دهد یا مطابق فتواى مرجع تقلید خودش؟

ج : در عمل غیر عبادى مانند عقد نکاح مثلا اگر وکیل اختلاف فتوى را بداند باید مطابق با فتواى مرجع تقلید موکل انجام دهد و اگرنداند می تواند مطابق با فتواى مرجع تقلید خودش انجام بدهد، ولى عمل به احتیاط احوط است.


س : 11 - کسى اجیر یا نائب مى شود که نماز، روزه، حج کسى دیگرى را انجام بدهد، اعمال یاد شده را مطابق فتواى مرجع تقلید خود انجام دهد یا مرجع تقلید موجر و منوب عنه؟

ج : عبادات را طبق نظر و فتواى مرجع تقلید خود انجام بدهد.


س : 12 - در رساله هاى عملیه آمده است که اعمال، بدون تقلید باطل است مگراینکه این اعمال مطابق با واقع یا مطابق با فتواى مجتهد جامع الشرائط که وظیفه او تقلید از این مجتهد بوده انجام گرفته باشد، مطابقت عمل با واقع چگونه تشخیص داده مى شود؟

ج : مطابقت با واقع با رجوع به رساله هاى عملیه موجود که همه حکم به صحت آن کرده باشند و یا موافق با احتیاط باشد، تشخیص داده مى شود.


س : 13 - اگر کسى مدتى طبق فتواى مجتهدى عمل کند بعد از آن رجوع به مجتهد دیگر بکند اگر اعمال گذشته او طبق فتواى مجتهد دوم باطل باشد آیا اعمال او اعاده و قضا دارد؟

ج : اگر تقلید از مجتهد اول موافق موازین شرعى بوده باشد اعاده و قضا ندارد.


س : 13 - اگر کسى از طریق غیر موازین شرعى به اعلمیت مجتهدى یقین پیدا کند، آیا اعلمیت مجتهد براى این شخص ثابت مى شود؟

ج : اعلمیت ثابت مى شود، چون حجّت یقین، ذاتى است.


س : 15 - با وجود مجتهد اعلم تقلید از مجتهد که فتواى او مطابق با احتیاط است جایز است؟

ج : بلى جایز است.


س : 16 - اگر کسى ازطریق غیر موازین که دررساله هاى عملیه براى اثبات اعلمیت مجتهد آمده است یقین به اعلمیت مجتهدى پیدا کند آیا مى تواند از او تقلید کند؟ ویا این که به اهل خبره رجوع کند؟

ج : مى تواند تقلید کند،در صورت کشف خلاف و عدم مطابقت عمل او با فتواى مجتهد جامع شرایط که وظیفه اش تقلید از او بوده باز این اعمالى صحیح است مگر خللى به ارکان وارد شده باشد.


س : 17 - کسى از آیت الله حکیم (ره ) تقلید داشته است بعد از درگذشت ایشان با اجازه ایت الله خونى (ره ) بر تقلید خود باقى مى ماند،آیا بعد از درگذشت آیت الله خوئى با اجازه مجتهد زنده مى تواند بر تقلید پیشین خود باقى بماند؟

ج : در صورلى که در بعضى مسائل از آیت الله خوئى تقلید کرده باشد، بقاء بر تقلید از آن دو مرحوم با اجازه مجتهد جامع الشرایط جایز است.


س : 18 - من تقلید از مجتهدى داشتم که فوت کرده است بعد از فوت ایشان رجوع به مجتهد زنده کردم حالا برایم ثابت شده است که مرجع تقلید فوت شده ام اعلم از مرجع تقلید زنده ام بوده است، آیا دوباره رجوع به مرجع تقلید فوت شده ام می توانم؟

ج : با اجازه مجتهد زنده اعلم مى توانید رجوع کنید،رجوع قبلى شما از مرجع تقلید فوت شده به مجتهد زنده برخلاف موازین بوده است.


س : 19 - آیا تقلید از مجتهد جامع الشرایط زن، براى مردان و زنان یا زنان تنها، جایز است؟

ج : جایز نیست مگر این که مجتهدى مرد وجود نداشته باشد.


س : 20 - در مساثل که از نظر شما احتیاط واجب است آیا در آن مسائل تقلید از مجتهد دیگر جایز است؟

ج : در مسائل یاد شده تقلید از مجتهد زنده جایز است البته با رعایت ا لاعلم فالاعلم.


س : 21- در فاصله زمانى فوت مرجع تقلید اعلم و عدم احراز مرجع تقلید اعلم زنده مکلفین وظائف شرعى را چگونه انجام دهند؟

ج : در صورت امکان عمل به احتیاط کنند، وگرنه عمل به فتواى مجتهد فوت شده بکنند.


س : 22 - در بقاى بر تقلید از مجتهد فوت شده در میان مراجع محترم تقلید اختلاف نظر وجود دارد: برخى مطلقاً جایز مى دانند.بعضى مطلقاً جایز نمى دانند.دسته اى در صورتى عمل به فتوا، جایز مى دانند.گروهى در صورتى علم به فتوا، جایز مى دانند.آیا در این مسئله هم تقلید از اعلم واجب است؟

ج : بلى تقلید از اعلم واجب است.


س : 23 - آیا در غیر احکام عبادى و معاملاتى هم تقلید از مجتهد لازم است؟

ج : تقلید در احکام شرعى فرعى واجب است نه در ضروریات و یقینیات.


س : 24 - کسى که تازه به بلوغ مى رسد مى تواند به پیشنهاد پدر و برادر و...خود از مجتهدى تقلید کند یا خودش موظف به جستجو و تحقیق است؟

ج : اگر مى داندازمیان چند نفر مجتهد یکى از آنان اعلم است درصورت امکان احوط است که تحقیق کند و اعلم را پیدا کند و اگر ازگفتار پدر و برادر و...اطمینان به اعلمیت یک مجتهد پیدا مى کند تحقیق لازم نیست.


س : 25 - اگر اهل خبره در تشخیص اعلمیت مراجع محترم تقلید اختلاف نظر داشته باشند وظیفه مکلف چیست؟

ج : مکلف در تقلید از یکى از آنان مخیر است.


س : 26 - آیا درصحت عمل مکلف، انتساب آن عمل به فتواى مرجع تقلیدش لازم است؟

ج : لازم نیست اما بدون استناد عمل به فتواى مجتهد، تقلید تحقق پیدا نمى کند.


س : 27 - کسى که از مجتهدى تقلید کرده است بعداًز مدتى قصد رجوع به مجتهد دیکرکرده است درحال که هر دو مجتهد از نظر علمى در نظر این شخص مساوى هستند آیا رجوع جایز است؟

ج : درمسائلى که عمل به فتواى مجتهد اول نکرده است رجوع جائز است.


س : 28 - درشهادت دادن به اعلمیت مجتهدى عدالت شرط است یا وثاقت کفایت می کند؟

ج : اگر از شهادت ثقات اطمینان حاصل شود کفایت مى کند.


س : 39 - شهادت یک نفرثقه عادل اعلمیت مجتهدى را ثابت مى کند یا نه؟

ج : در صورت حصول وثوق ثابت مى کند.


س : 30 - حکم حاکم مطلقاً الزام آور است یا اینکه اعلمیت حاکم نیز شرط است؟

ج : مطلقاً نافذ است.


س : 31 - نفوذ حکم فقها در طول هم است یا در عرض هم؟

ج : در عرض هم است لکن حکمى که مقدم الصدوراست نافذ است.


س : 32 - درصورت صدور دو حکم مختلف در یک زمان از سوى دو نفر مجتهد جامع الشرائط وظیفه مکلف چیست؟

ج : حکم فقیه اعدل، افقه، ا صدق، و اورع مقدم است.


س : 33 - درگرفتن و مصرف کردن وجوه شرعى در مواردش، اعلمیت مجتهد شرط است؟

ج : شرط نیست.


س : 34 - حدود اختیارات ولى فقیه را به طور خلاصه بیان کنید:

ج : همان نیازهاى را که مردم به امام (ع ) در هنگام حضور دارند، به ولى فقیه جامع الشرائط در زمان غیبت نیز دارند، برخى از وظائف ولى فقیه در زمان غیبت : عبارت است از: 1 - در صورت فراهم شدن شرائط وظیفه ولى فقیه ایجاد حکومت اسلامى و گسترش عدالت اجتماعى و اجراء احکام اسلامى است.2 - فتوا دادن.3 - قضاوت با واسطه یا بى واسطه.2 - تصدى امور حسبیه مانند تصرف در اموال صغار،مجانین، غائبین، نصب متولى براى اوقات، نصب قیّم در صورت نیاز، اخذ وجوهات شرعیه و مصرف آن.5- ایجاد مراکز آموزش و برورش وگسترش فرهنگ اسلامى.6 - تقویت بنیه اقتصاد جامعه از طریق استخراج معادن و حفرکاریزها، براى رفاه و آسایش عمومى.


س : 35 - کسى که پیش از این مقلد امام خمینى (ره ) بوده است،آیا مى تواند به اتفاق خانواده اش ازحضرت عالى تقلید کنند ویا با اجازه شما باقى بر تقلیدش باشد؟

ج : اگر با اجازه این جانب باقى بر تقلیدش بمانند برایش سهل تر و آسان تر است.


س : 36 - ایا تبعیض در تقلید جائز است و در صورت جواز آیایک نفر دریک باب( مثلا خمس ) مى تواند از دومجتهد تقلید کند؟

ج : درصورت که اعلمیت یکى بر دیگرى معلوم نباشد تبعیض در تقلید جائزاست.


س : 37 - تقلید ازمجتهد چگونه تحقق پیدا مى کند؟

ج : با استناد عمل به فتواى آن مجتهد، تقلید محقق مى شود.


س : 38- آیا بقاء برتقلید مجتهد فوت شده مطلقاًجائز است؟

ج : مطلقاًجائز است.


س : 39 - عمل بدون تقلید و احتیاط چه حکمى دارد؟

ج : اگر مطابق با فتواى مجتهد جامع الشرائط نباشد باطل است.


س : 40 - آیا اجتهاد قابل تجزّى است؟

ج : بلى قابل تجزّى است.


س : 41 - آیا تقلید ازمجتهد متجزى در مسائل مورد تجزّى جائز است؟

ج : اگر مخالف با فتواى مجتهد مطلق نباشد جائز است.


س : 42 - تقلید متجزى ازمجتهد مطلق، مطلقاً واجب است؟

ج : در مسائل که اجتهاد نکرده است،احتیاط و یا تقلید از مجتهد مطلق کند.


س : 43 - با اجازه مجتهد اعلم، باقى ماندن بر فتواى مجتهد غیراعلم فوت شده جائز است؟

ج : اگر مخالف با فتواى مجتهد اعلم نباشد جائز است.


س : 44 - اگر مجتهد فوت شده تقلید ازمجتهد مرده را جائز نداند بقاء بر تقلید او با اجازه مجتهد زنده جائز است یا نه؟

ج : درغیر این مسأله (عدم جوازبقاء بر فتواى مجتهد مرده ) بقاء جائز است.


س : 45 - براى چه کسانى تقلید جائز نیست؟

ج : کسانى که استنباط احکام کرده اند جائز نیست تقلید نمایند، اما درصورت داشتن ملکه اجتهاد احوط عمل به احتیاط است.


س : 46 - در تقلید نیت و قصد شرط است یا عمل تنها کفایت مى کند؟

ج : استناد عمل به فتواى مجتهدى بدون قصد ممکن نیست.


س : 47 - عدالت درمرجع تقلید حدوثأ و بقاءً شرط است و یا حدوثاً کفایت مى کند؟

ج : حدوثاً وبقاءً شرط است.


س : 48 - آیا اولاد و همسر در تقلید تابع پدر و شوهر هستند؟

ج : استقلال دارند.


س : 49 - آیا علم ویقین غیر اهل خبره به اعلمیت مجتهدى ازهر طریقى که پیدا شده باشد در جواز تقلید از آن مجتهد برایش حجت است؟

ج : حجت است.


س : 50 - انکارمرجعیت و حجیت فتواى فقیه در اسلام سبب ارتداد مى شود؟

ج : نمى شود.


س : 51 - حجیت فتواى فقیه طریقیت دارد یا سببیت و موضوعیت، و ثمره آن چیست؟


ج : طریقیت دارد، بیان ثمره ضرورتى ندارد.


س : 52 - در صورت اختلاف دو مجتهد در اعلمیت و اورعیت کدام یکى مقدم است؟

ج : اعلم مقدم است.


س : 53 - آیا مقلد ملزم است که و جوه شرعیه را به مرجع تقلید خودش بدهد یا آزاد است و مى تواند به مرجع تقلید دیگر ى نیز پرداخت نماید در صورت اختلاف موارد مصرف وجوه شرعى از سوى دو مرجع وظیفه مکلف چیست؟

ج : در صورت اتحاد موارد مصرف وجوه شرعیه از سوى دو مرجع تقلید پرداخت وجوه شرعى به غیر مرجع تقلید خودش اشکال ندارد، اما در صورت اختلاف، موارد اهم مصرف در نظر گرفته شود، اگر موارد اهم تشخیص داده نشود به مرجع تقلید خودش پرداخت کند.


س : 54 - آیا تقلید مجتهد از مجتهد دیگر در غیر احکام شرعى فرعى جائز است؟

ج : سیره قطعیه فقها بر این است که در علوم و موضوعاتى مانند طب و هندسه از افراد اهل نظر و خبره گان در این رشته ها بیروى نموده و به گفته هاى ایشان اعتماد مى نمایند.


س : 55 - اگر زنى به مقام اجتهاد برسد تقلید زنان از او جائز است؟

ج : تقلید در احکام مانعى ندارد، اما زعامت زن در راستاى امامت جائز نیست.


س : 56 - اگر زنى به مقام اجتهاد برسد آیا مى تواند طبق نظر خودش عمل کند یا از مجتهد مرد تقلید کند؟

ج : مى تواند مطابق اجتهاد و نظر خودش عمل نماید.


س : 57 - شهادت زنان اهل خبره اعلمیت مجتهدى را ثابت مى تواند؟

ج : شهادت چهار زن عادل و اهل خبره اعلمیت را ثابت مى کند.


س : 58 - کسى مى تواند اکثر مسائل شرعى را از مجتهدى و بقیه را از مجتهد دیگرى تقلید کند؟

ج : در صورت عدم احراز اعلمیت جائز است.


س : 59 - مصلحت هم مانند اعلمیت شرط است درتقلید؟

ج : مصلحت شرط نیست.


س : 60 - آیا آگاهى به زمان در مرجعیت شرط است؟

ج : اگر منظور آگاهى به اوقات باشد مانند سالها، ماهها، روزها، شبها، ساعات، این آگاهى نه تنها بر مرجع تقلید بلکه بر هر مکلفى واجب است، وگرنه اوقات نماز، روزه، حج، و دیگر تکالیف دینى تشخیص داده نخواهد شد، و اگر منظور آگاهى به مسائل سیاسى زمان است فقها این را شرط ندانسته اند اما معتبر بودن آن مطابق احتیاط است.


س : 61 - هل العلم با الزّمان شرط فى المرجعیة؟

ج : آن کان المراد منه العلم باالاوقات من السنین والاشهر والایام واللیالى و ساعاتها، فیجب على کل مکلف،العلم بها فضلاً عن المرجع الدینى، والا لا یعرف اوقات الصلات، و الصوم و الحج و غیرها، و آن کان المراد منه علمه با الاوضاع السیاسیة الموجودة فى عصره، فلم یذکره الفقهاء شرطا للمرجعیه، الا آن اعتباره موافق للاحتیاط.


س : 62 - بعد از رحلت امام خمینى (ره ) بیشتر مقلدین ایشان طبق نظر مرحوم آیة الله اراکى (ره ) بر تقلیدامام خمینى باقى ماندند، بعد از فوت آیة الله اراکى آیا مقلدین امام خمینى (ره ) اجازه دارند که بر تقلید خود از ایشان باقى بمانند؟

ج : مقلدین حضرت امام خمینى و آیة الله خوئى (رحمهما الله ) که به حسب نظر آیة الله اراکى باقى مانده اند مى توانند به نظر این جانب همچنان باقى باشند.


س : 63 - با توچه به مسئله 8 توضیح المسائل حضرت عالى که بقاء بر تقلید مجتهد اعلم را احتیاطاً واجب مى دانید، آیا کسى که مقلد مرحوم ایة الله خوئى (ره )بوده است، با توچه به شیوع اعلمیت ایشان مى تواند به شما رجوع کند؟

ج : اگر اعلمیت ایة الله خوئى (ره ) براى کسى ثابت است، تنها در بقاء بر تقلید مى تواند به اینجانب رجوع نمایند.


س : 64 - باتوچه به مسئله 7 توضیح المسائل حضرت عالى که عمل کردن به دستورات و فتاواى مجتهد را درتحتق تقلید شرط مى دانید اگر کسى به حکمى عمل کند که فتواى دو مجتهد درآن حکم مساوى است درعمل این شخص تقلید تحقق یافته است؟ اگر تحتق یافته تقلید از کدام یکى ازاین دومجتهد به حساب می آید؟

ج : عمل مستند به فتواى هرکدام باشد تقلید از همان مجتهد تحقق یافته است.


س : 65 - مقلدین امام خمینى و آیة الله خوئى(رحمهماالله )که با اجازه حضرت عالى باقى بر تقلید شان مانده اند تکلیف فرزندان این مقلدین که بعد از فوت آن دو مرجع مکلف شده اند چیست؟

ج : به رساله عملیه اینجانب عمل کنند.


س : 66 - کسى که بعد ازرحلت امام خمینى(ره ) با اجازه آیة الله اراکى(ره ) بر تقلید از امام خمینى باقى مانده است و با توچه به اینکه امام تهران را از جمله( بلاد کبیره ) مى دانست و در داخل تهران پیش از چهار فرسخ نماز و روزه را قصر مى دانست حالا بعد از مرحوم آیة الله اراکى تکلیفش چیست؟

ج : مى تواند بر تقلید از امام خمینى (ره ) باقى بماند.


س : 67 - کسى که بر تقلید از امام خمینى(ره )باقی مانده است مى تواند مسائل مستحدثة امام خمینى را براى مقلدین حضرت عالى بیان کند؟

ج : بیان کردن فتاواى امام خمینى (ره ) را درمسائل مستحدثه، براى مقلدین اینجانب اشکال و مانعى ندارد، اما آنها نمى توانند به فتاواى ایشان عمل نمایند.


س : 68- کسى که مقلد امام خمینى بوده است و به فتاواى ایشان عمل کرده است آیا مى تواند به حضرت عالى رجوع کند، مثلا در روئیت هلال رمضان و شوال و معامله نقدى؟

ج : در روئیت هلال و معامله نقدى درصورتى که مستلزم ربا نباشد مى تواند رجوج کند.


س : 69 - مقلد مرجع زنده مى تواند به مرجع تقلید دیگر رجوع کند؟

ج : در صورتى که مجتهد دومى اعلم باشد باید رجوع کند، در غیر این صورت نمى تواند.