پاسخ دهنده: معظم له
بسمه تعالی
در فرض سوال که آن زن از دین اسلام خارج و مرتد شده است، ازدواج دائمی با او جایز نیست ولی در صورتی که ارتداد آن زن قطعی باشد نیاز به طلاق و طلاق نامه نیست، چون با ارتداد زوجیت قبلی باطل می شود؛ لذا ازدواج موقت اشکال ندارد.
میخوام ازش جدا بشم، آیا احتیاج به طلاق نامه است،یا که همین که مرتد شده نکاح باطل میشود و همه چی تمام است؟
پاسخ دهنده: معظم له
بسمه تعالی
اگر واقعاً از اسلام خارج شده و به دین مسحیت در آمده است، نیاز به طلاق ندارد.
سوال من این بود که اگر کسی در مورد ازدواجش سر بَدل باشد یعنی پدر و مادر من دختر به خانوادی دیگری دادند و در بدل آن قرار است از آنها دختر بگیرند، حال سرال من این است که اگر که من نخواهم ازدواج کنم در دین اسلام چه گفته؟ آیا مجبورم آن دختر را بپذیرم یا با پدر و مادرم می توانم دراین کار مخالفت کنم.
پاسخ دهنده: معظم له
بسمه تعالی
در ازدواج رضایت پسر و دختر شرط است اگر پسر یا دختر راضی نباشد عقد باطل است.
همچنین در ازدواج دختران جوان (باکره) رضایت پدر یا جد پدری بنابر احتیاط وجوبی شرط صحت عقد است.
و به دلیل مشکلات فراوان از افغانستان مهاجر کشور دانمارک شدم، بنده به خاطره مشکلاتی که در افغانستان دارم نمی توانم زندگی کنم، تنها راهی که برای من باقی مانده این هست که به طور مصلحتی و به دون هیچ گونه علاقه و دل چسبی و به طریق زبانی ( مسیحی ) شوم ،
از نظره شما من می توانم این کار را انجام بدم؟
پاسخ دهنده: معظم له
بسمه تعالی
صرف گفتن به زبان اشکال ندارد به شرطی که عملاً به دین مسیحیت عمل نکند.
من خودم در کشور سویدن زندگى مى کنم بنده ٢ سوال دارم
اول اینکه بعضى از بچه هاکه در اینجا به خاطر پناهندگى جواب منفى گرفتن و یا هنوز جواب نگرفتن و می خواهند که به خاطر که جواب مثبت صرف به خاطر پناهندگى بگیرند به دولت اینجا می گویند که ما مسیحی شدیم و جان ما در کشور ما در خطر است آیا این از نظر شرعی اشکال دارد یا نه ؟ البته نه اینکه خدا نا خواسته واقعا مسیحی شده باشند فقط به خاطر اینکه جواب پرونده پناهندگى مثبت بگیرند این حرف را می زنند.
دوم اینکه ما که در اینجا در کمپ زندگی می کنند بعضی جنس های دزدی را در اینجا بفروش می رسانند و ما که نمی دونیم که این جنس ها مال کی است ایا می توانیم خرید کنیم این جنس ها را یا نه ؟
پاسخ دهنده: معظم له
بسمه تعالی
ج1) در غیر ضرورت و خطر ادعای مسیحی شدن جایز نیست.
ج2) اگر احتمال دزدی از مسلمان ها باشد جایز نیست در غیر این صورت اشکال ندارد.
می خواستم بدانم که وظیفه شرعی من چه است؟
پاسخ دهنده: معظم له
بسمه تعالی
ازدواج موقت با اهل کتاب جایز است و فرزند هم مال هر دو است.
این سیستم همانند تلفن همراه (موبایل) است با این تفاوت که تصویر مخاطب را می توان دید و...؛ با توجه به گستردگی استفاده از این سیستم و دیدن تصویر دیگران در آن رجامند است حکم استفاده، خرید و فروش و در آمد حاصله از آن را مرقوم فرمایید.
پاسخ دهنده: معظم له
طبق گزارش آگاهان از کاربرد این فناوری و با در نظر داشت دستورات دینی، مذهبی و شرایط حاکم در کشورهای اسلامی، استفاده از این سیمکارت ها که مفاسد آن بیش از منافعش هست، لازم به نظر می رسد که مؤمنین از خرید و فروش آن خود داری کنند؛ مگر افراد که مطمئن هستند خود و اعضای خانواده شان، هیچگونه استفاده حرام و سوء از آن نمی کنند.
به تفکیک مجازات توهین به خدا،پیامبر،ائمه و ... را بیان بفرمایید.
وظیفه ما در برابر توهین کنندگان چیست؟
پاسخ دهنده: واحد تحقیقات
وظیفه در مرحله اول نهی از منکر است، اگر تاثیر نکرد، به مسئولین مربوطه اطلاع دهید تا از مجرای قانونی اقدام شود.
پاسخ دهنده: معظم له
در فرض سؤال، اگر قاتل مال دارد باید از اموال او دیه مقتول پرداخت گردد و اگر مال ندارد دیه از بیت المال داده می شود.
آیا تا آخر عمر من همین طور بلاتکلیف باشم یا راهی برای نجات من هست؟
لطفا شما تکلیف مرا مشخص کنید، اگر ممکن است طلاق غیابی ام را جاری کنید، چون من به هیچ وجه حاضر به ازدواج با آن مرد نیستم.
بنده در حال حاضر در یکی از کشورهای اروپایی مشغول تحصیل هستم.
پاسخ دهنده: معظم له
چنانچه شما در زمان اجرای عقد نکاح و بعد از آن،هیچگاه به آن عقد راضی نشده باشید، آن عقد باطل است؛ شما می توانید با کسی دیگری با رضایت پدر ازدواج کنید.
آیا کسی که برای دفاع از کشور خود کشته می شود ولو انگیزه خدایی نداشته باشد باز هم شهید گفته می شود؟
پاسخ دهنده: معظم له
شهید که غسل و کفن از او بر داشته می شود کسی است که در جنگ با کفار در معرکه قتال شهید شده باشد.
کسانی دیگر که از آنها تعبیر به شهید شده اند، به خاطر داشتن درجه شهداء است، نه احکام شهداء.
اما کسانی که انگیزه دینی نداشته باشند، شهید گفته نمی شود.
پاسخ دهنده: معظم له
اگر کار شما تنها مترجمی است و به دین و منافع ملی و کشور افغانستان پایبند هستید، اشکال ندارد؛ به شرط که کار شما باعث فاش شدن اسرار و موجب خیانت به کشور و منافع ملی نباشد.
پاسخ دهنده: معظم له
شوهر حق فسخ ندارد.
س2: هنگام خواندن مدح مولا امیر المؤمنین علی(ع) کسانی هستند که بلند می گویند (هو یا علی) یا «هو» را تنها می گیند چه حکمی دارد؟
پاسخ دهنده: معظم له
استفاده از عبارات مذکور جواز ندارد؛
باید عزاداری و مداحی به طور معمول طبق آنچه از پیشوایان معصوم به ما رسیده و سیره بزرگان مذهب بوده است، بدور از خرافات انجام شود؛ تا موجب وهن و طعن بر مذهب حقّه ی جعفری و پیروان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام نگردد.
پاسخ دهنده: معظم له
ج1: در مورد ازدواج دختر باکره فتوای اینجانب شرط بودن اذن ولی است؛ مگر اینکه مانع دسترسی و تحصیل اذن پدر وجود داشته باشد، یا پدر بدون دلیل و عذر شرعی از ازدواج دختر با همکفش ممانعت کند که در این صورت اذن پدر ساقط می شود.
ج2: در مسائل احتیاط مقلدین می توانند به مرجع جامع الشرایط با رعایت اعلم فالاعلم رجوع کنند.
پاسخ دهنده: معظم له
ج1: در مورد ازدواج دختر باکره فتوای اینجانب شرط بودن اذن ولی است؛ مگر اینکه مانع دسترسی و تحصیل اذن پدر وجود داشته باشد، یا پدر بدون دلیل و عذر شرعی از ازدواج دختر با همکفش ممانعت کند که در این صورت اذن پدر ساقط می شود.
ج2: در مسائل احتیاط مقلدین می توانند به مرجع جامع الشرایط با رعایت اعلم فالاعلم رجوع کنند.
همچنین اگر کسی طواف حج را عمداً ترک کند و امکان تدارک و جبران را نداشته باشد وظیفه او نسبت به حج که انجام داده چگونه است؟ آیا در صورت که این ترک از جهت جهل به حکم باشد تغییر در تکلیف ایجاد می کند یا خیر؟
پاسخ دهنده: معظم له
در فرض سؤال اگر طواف را عمداً ترک کند چه جاهل به حکم یا موضوع باشد یا عالم به آن، حج باطل می شود؛ وقتی عمره اش در اثر ترک طواف باطل شد احرامش نیز باطل می شود و احوط این است که در این صورت عدول به حج افراد کند.
امّا اگر ترک طواف از جهت ندانستن حکم بوده یک شتر کفاره نیز لازم است.
در هر دو صورت فوق اعاده حج در سال بعد واجب است.
پاسخ دهنده: معظم له
آن نماز ها عوض نماز های واجب قضاء حساب نمی شوند.
پاسخ دهنده: معظم له
نماز با لباس چرک اگر پاک باشد اشکال ندارد، هرچند سزاواراست که انسان با ظاهر آراسته و تمییز در محضر خدا حاضر شود، در فرض سؤال هر مقدار از نمازهایی را که می دانید با لباس نجس خوانده اید باید قضاء کنید.
پاسخ دهنده: معظم له
پول قابل وقف نمی باشد؛ چون وقف آن است که خود عین باقی بماند و منفعت آن مصرف مورد وقف شود.